Iranian student association-St.Petersburg

.

Hosted by uCoz

انجمن اسلامي سن پطرزبورگ

باز اين چه شورش است كه در خلق آدم است

علت نامگذاري اين ماه و حرمت ويژه آن در ميان مسلمانان تاسيس تاريخ براي مسلمانان در زمان خلافت خليفه دوم مسلمين و با مشورت علي (ع) در سال شانزدهم هجري صورت گرفته است. مبدا تاريخ را هجرت پيامبر و ماه نخست آن را محرم، سالي كه هجرت روي داده بود گرفتند ....(1) علت نامگذاري اين ماه آن بود كه در ايام جاهليت، جنگ در اين ماه را حرام مي دانستند. ـ در دوم ماه محرم الحرام سال 61 هجري كاروان حضرت امام حسين (ع) وارد كربلا شد و سپاهيان دشمن كه هر روز بر تعدادشان افزوده مي شد در روزهاي تاسوعا و عاشورا كه روز نهم و دهم محرم مي باشد او و يارانش را به شهادت رساندند. پيشواي هشتم شيعيان امام رضا (ع) در خصوص اين ماه فرمود: در جاهليت، حرمت اين ماه نگاه داشته مي شد و در آن نمي جنگيدند ولي در اين ماه، خونهاي ما را ريختند و حرمت ما را شكستند و فرزندان و زنان ما را اسير كردند و خيمه ها را آتش زدند و غارت كردند و حرمت پيامبر را دربارة ذريه اش رعايت نكردند. .... آيت الله ميرزا جواد ملكي تبريزي در مراقبات نوشته است:كودكانم را مي ديدم كه در دهة نخست ماه محرم غذا نمي خوردند و به نان خالي اكتفا مي كردند كسي هم به آنان نگفته بود ماه محرم شروع شده است گمان مي كنم عشقي دروني آنان را برمي انگيخت. (2) به همين دليل ماه محرم با حادثه عاشورا عجين شده است و فرا رسيدن آن دلها را پر از غم مي سازد و پيروان و شيفتگان امام حسين (ع) از اول محرم، محافل و مجالسي را سياهپوش كرده، به ياد آن امام شهيد به عزاداري مي پردازند.... (3)

1-(تاريخ تحليلي اسلام/ دكتر شهيدي/ ص130) 2-(پيام آورعاشورا/ مهاجراني/ص 11) 3-(با اندكي دخل و تصرف/ فرهنگ عاشورا جواد محدثي/ ص 406)

__________________________________________ حكومت و ولايت_ ـ از سال 11 هجري كه پيامبر اسلام رحلت نمود تا سال 60 هجري كه معاويه فوت كرد چهل و نه سال طول كشيد اين سالها به تفكيك حاكميت به شرح ذيل است: 1- سال 11 هجري رحلت پيامبر اسلام 2- سال13 هجري فوت ابابكر، مدت خلافت: 2 سال و 3 ماه و 10 روز 3- سال 23 هجري قتل عمر، مدت خلافت: 10 سال و 6 ماه و 4 روز 4- سال 35 هجري قتل عثمان، مدت خلافت: 13 سال (8 ماه كم) 5- سال 40 هجري شهادت علي (ع)، مدت حكومت: 4 سال و 9 ماه و 8 روز يا 5 سال و 3 ماه و 7 روز 6- سال 41 هجري صلح امام حسن (ع) با معاويه و بيعت مردم با معاويه در همان سال در بيت المقدس 7- سال 60 هجري فوت معاويه، مدت حكومت: 19 سال و 8 ماه. در اين سالها دو جريان مشخص در تاريخ اسلام شكل گرفت. نماد يك جريان يزيد بن معاويه است كه در سال 60 هجري پس از پدرش به حكومت رسيد و نماد جريان ديگر حسين بن علي (ع) است كه در محرم سال 61 هجري در ماههاي اوليه حكومت يزيد به دست او به شهادت رسيد...دو جريان پيامبري (ولايت) و پادشاهي (حكومت) دو دهه نخست پس از رحلت پيامبر اسلام با خانه نشيني علي (ع) و حكومت معاويه در شام در سال پنجم از خلافت عمربن خطاب چهره اي مشخص يافت. يك جريان بر اصول اسلامي و احكام قرآني و سنت پيامبري پاي مي فشرد و جريان ديگر به حكومت و قدرت مي انديشيد. .. ـ معاويه 22 سال حاكم شام (سوريه كنوني)بود اززماني كه برادرش يزيد بن ابي سفيان فوت كرد و عمر در سال پنجم حكومت خود معاويه را به شام فرستاد و پس از شهادت اميرمومنان از سال 40 تا 60 هجري 42 سال حاكم قلمرو اسلامي بود اين سالهاي طولاني سالهاي استقرار پادشاهي حذف و طرد حاكميت اسلامي بود. (1) اين دو جريان تاكنون ادامه يافته است و هيچ يك از آن دو نتوانسته است بر ديگري غلبه يابد. گاهي پادشاهان جا را براي جامعه دينداران و فرزندان ولايت تنگ نموده اند و به كشتار آنها پرداخته اند و گاهي نيز دينداران و پيروان ولايت توانسته اند حاكميت را از آن خود كنند و به رواج احكام دين عقلانيت ديني و عرفان ديني پرداخته اند به نظر مي رسد با گسترش آموزه هاي ديني در سه سطح عمل ديني،‌عقلانيت ديني و عرفان ديني جوامع مسلمان ضرورت جمع ميان ولايت و حاكميت را احساس نموده اند. 1-(پيام آور عاشورا/ مهاجراني/ ص 11)

امام حسين (ع) و ياران او ×××××××××××××××××××××× امام حسين (ع) در سوم شعبان سال چهارم هجري در مدينه به دنيا آمد. رسول خدا (ع) نام اين فرزند زهرا (س) را حسين نهاد وي مورد علاقه شديد پيامبر خدا(ص) بود و آن حضرت دربارة او فرمود: حسين مني و انا من حسين.... و در آغوش پيامبر بزرگ شد. هنگام رحلت رسول خدا، شش ساله بود در دوران پدرش علي بن ابي طالب (ع) نيز از موقعيت والايي برخوردار بود، علم، بخشش، بزرگواري، فصاحت، شجاعت، تواضع، دستگيري از بينوايان، عفو و حلم و .... از صفات برجسته اين حجت الهي بود. در دوران خلافت پدرش در كنار آن حضرت بود و در سه جنگ جمل، صفين و نهروان شركت داشت.پس از شهادت پدرش كه امامت به حسن بن علي (ع) رسيد همچون سربازي مطيع رهبر و مولاي خويش و همراه برادر بود پس از انعقاد پيمان صلح (صلح امام حسن (ع) با معاويه حاكم شام) با برادرش و بقيه اهل بيت (ع) از كوفه به مدينه آمدند. با شهادت امام مجتبي (ع) در سال 49 يا 50 هجري (كه به دست همسرش جعده، دختر اشعث بن قيس الكندي مسموم شد و پس از چهل روز به شهادت رسيد. معاويه با توطئه به ازدواج درآوردن يزيد با جعده اين كار را تدارك ديد). بار امامت به دوش سيدالشهدا قرار گرفت. در آن دوران ده ساله كه معاويه بر حكومت مسلط بود، امام حسين (ع) همواره يكي از معترضين سرسخت نسبت به سياستهاي معاويه و دستگيريها و قتلهاي او بود و نامه هاي متعددي در انتقاد از رويه معاويه در كشتن حجربن عدي و يارانش و عمروبن حمق خزاعي كه از وفاداران به علي (ع) بودند و اعمال ناپسند ديگر او نوشت. در عين حال حسين بن علي (ع) يكي از محورهاي وحدت شيعه و از چهره هاي برجسته و شاخصي بود كه مورد توجه قرار داشت و همواره سلطه اموي (حكومتي كه از سال 41 هجري با معاويه اولين خليفه اموي شروع مي شود و تا سال 132 هجري ادامه مي يابد) از نفوذ شخصيت او بيم داشت با مرگ معاويه در سال 60 هجري يزيد به والي مدينه نوشت كه از امام حسين (ع) به نفع او بيعت بگيرد اما سيدالشهداء كه فساد يزيد و بي لياقتي او را مي دانست، از بيعت امتناع كرد و براي نجات اسلام از بليه سلطه يزيد كه به زوال و محو دين مي انجاميد، راه مبارزه را پيش گرفت از مدينه به مكه هجرت كرد و در پي نامه نگاريهاي كوفيان و شيعيان عراق با آن حضرت و دعوت براي آمدن به كوفه آن امام ابتدا مسلم بن عقيل را فرستاد و نامه هايي براي شيعيان كوفه و بصره نوشت و با دريافت پاسخ كوفيان در بيعتشان با مسلم بن عقيل در روز هشتم ذيحجه سال 60 هجري از مكه به سوي عراق حركت كرد. پيمان شكني كوفيان و شهادت مسلم بن عقيل، اوضاع عراق را نامطلوب ساخت و سيدالشهدا كه همراه خانواده، فرزندان و ياران به سوي كوفه مي رفت، پيش از رسيدن به كوفه در سرزمين كربلا در محاصره سپاه كوفه قرار گرفت. تسليم نيروهاي يزيد نشد و سرانجام در روز عاشورا در آن سرزمين، مظلومانه و تشنه كام، همراه اصحابش به شهادت رسيد. از آن پس كربلا كانون الهام و عاشورا سرچشمه قيام و آزادگي شد و كشته شدن وي سبب زنده شدن اسلام و بيدار شدن وجدانهاي خفته گرديد.(1) خون او تفسيراين اسرار كرد ملت خوابيده را بيدار كرد(2) ـ اصحاب شهادت طلب و با وفاي سيدالشهداء‌(ع) نمونه بارز آگاهي، ايمان، شجاعت و فداكاري بودند .... آنان كه در ركاب سيدالشهداء به فيض شهادت رسيدند جمعي از بني هاشم بودند. جمعي از مدينه با آن حضرت آمده بودند، ‌برخي در مكه در طول راه به وي پيوستند. برخي هم از كوفه توانستند به جمع آن حماسه سازان شهيد بپيوندند. كساني هم در راه نهضت حسيني، پيش از عاشورا شهيد شدند،‌كه آنان نيز جزء اصحاب او به شمار مي آيند. (چون مسلم بن عقيل و قيس بن مسهر صيداوي و ...) (3) ـ مدت قيام امام حسين (ع) از روز امتناع از بيعت با يزيد تا روز عاشورا 175 روز طول كشيد (12 روز در مدينه، 4 ماه 10 روز در مكه، 23 روز در بين راه مكه تا كربلا و 8 روز در كربلا از 2 تا 10 محرم) (4)

يزيد بن معاويه: ---------------- خليفه جنايتكار اموي كه فاجعه كربلا به دستور او پديد آمد وي در سال 25 هجري تولد يافت. جواني ميگسار ، سگباز و اهل بوزينه بازي و عياشي بود. چون معاويه مرد، با او به عنوان خلافت بيعت كردند... يزيد انديشه هاي الحادي داشت و به مبدا و معاد بي عقيده بود... در زمان او فسق و فجور به واليان هم گسترش يافت و آوازه خواني در مكه و مدينه آشكار شد و مردم به شرابخواري علني پرداختند....يزيد نيز همچون پدرش، به حيف و ميل بيت المال و كشتن انسانهاي باايمان و ايجاد فساد در دستگاههاي حكومت پرداخت....براي سركوبي هواداران امام حسين (ع) كه با مسلم بن عقيل در كوفه بيعت كرده بودند ابن زياد را به ولايت كوفه گماشت و به كشتن امام فرمان داد. در سال 64 هجري مردم مدينه را كه بر عليه او شوريده بودند قتل عام كرد.و در همان سال براي سركوب كردن قيام عبدالله بن زبير به مكه هجوم بردند و به مسجدالحرام و حرم خدا با منجنيق حمله كردند. كه باعث كشته شدن عده اي و ويراني خانه خدا شد. يزيد در ربيع الاول سال شصت و چهارم هجري در سن سي و هشت سالگي درگذشت و در باب الصغير دمشق دفن شد. مدت حكومت او سه سال و هشت ماه بود. ـ تعداد سپاهيان يزيد 33 هزار نفر بودند كه به جنگ امام حسين (ع) آمدند

-------------جامعه اي كه امام حسين ع در آن مي زيست ـ پس از ظهور اسلام در مكه و بعثت پيامبر اكرم (ص)، شنيدن پيام پيامبر براي مستكبران و مال اندوزان آن سامان گران آمد. آنان وقتي نداي لااله الا الله را مي شنيدند برخود لرزيدند و گسترش روزافزون اين ندا چيزي جز كوتاه كردن دست خدايان ديگر در برنداشت. بت پرستي كه جز لاينفك فرهنگ بدوي عرب بود بهترين وسيله زورمداران و صاحبان ثروت و قدرت براي استفاده از انسانها بود. درست است كه آنچه آن روز پيغمبر از آنان مي خواست اقرار به يگانگي آفريدگار بود اما به دنبال آن پيامها آيه هاي ديگري هم نازل شد. آنچه مستكبران را به هراسي مي انداخت و بر آينده خود بيمناك مي ساخت اين آيه ها بود: آنكه مالي را فراهم آورده و آن را شمرده است پندارد مال او وي را جاويدان مي سازد هرگز! و در حطمه افكنده مي شود. چه مي داني حطمه چيست؟ آتش افروخته خدا كه در دلها راه يابد. (همزه/ آيه 2 تا 7) و1 اين آيات و آياتي نظير آن در دل كساني چون ابوجهل، ابوسفيان و وليد بن مغيره و ساير مال اندوزان هراس افكند و آنان را واداشت تا در مقابل پيامبر به انحاء مختلف صف آرايي كنند و به دشمني با او برخيزند. لذا بسياري از نو مسلمانان به مدينه كه در مجاورت شهر مكه قرار داشت مهاجرت كردند از اين طريق هم به گسترش حوزه مسلماني مي پرداختند و هم جان و مال مومنان از اذيت و آزار دشمنان در امان مي ماند. ـ از سوي ديگر شيوه پيغمبر (ص) چنان بود كه در موسم حج نزد قبيله هايي كه براي زيارت آمده بودند مي رفت و آنان را به مسلماني مي خواند و از اين طريق بسياري از مردم مدينه در طي ساليان دراز كه پيامبر در مكه بود، دعوت او را كه نويد آشتي و صفا و پرهيزكاري مي داد استقبال كردند و به گسترش دعوت او در مدينه پرداختند. ـ لذا پس از سپري شدن دوران پرمشقت زندگي پيامبر در مكه وقتي سران قريش تصميم به كشتن پيامبر گرفتند علي در بستر او خوابيد و او شبانه از شهر خارج شد و به مدينه مهاجرت كرد. (تاريخ تحليلي اسلام/ ص 56 و 67) و شعار اسلام كه در مكه توحيد و عبادتي مختصر بود در مدينه جنبه سياسي و اجتماعي آن نيز اندك اندك گسترش يافت، اذان شعار نمازها گرديد. تشريع، احكام معاملات،‌ پرداخت ماليلت، حدود و ديگر حكمهاي سياسي و اجتماعي آغاز شد و حكومتي براساس دين (با ولايت پيامبر اكرم (ص)) پديد آمد كه قوام آن عدالت اجتماعي بود..... ـ امام حسين (ع) در چنين شرايطي كه استقرار اسلام و ايمان ناميده شد در سال چهارم هجري در مدينه متولد شد و در دامان پيامبر (ص) و علي (ع) و فاطمه (س) پرورش يافت. پيغمبر او را پسر و پاره تن خود،‌ گل خوش بوي خويش و سيد جوانان اهل بهشت خواند و او را بر دوش خود سوار مي كرد و به سينه خود مي چسباند و دهان و گلوي او را مي بوسيد و محبوبترين انسانها نزد اهل آسمانهايش معرفي مي كرد. رسول خدا (ص) از شهادت و مشهد حسين (ع) خبر داد و نصرت او را واجب و قاتلانش را لعنت كرد... و بدين گونه 6 تا 7 سال در كنار رسول اسلام و شهر مدينه كه اكثر از ياران و اصحاب پيامبر بودند زندگي كرد. (2) ـ دو سال پس از فتح مكه و برداشته شدن آخرين سد دشمنان و برقراري وحدت اسلامي در سراسر شبه جزيره عربستان پيامبر (ص) رحلت كرد و مدينه مركز حكومت اسلامي دستخوش تحولات بسياري گرديد. شتابي كه روز مرگ پيامبر اسلام از سران قوم ديده شد، نشان دهنده اين بود كه بعض آنان بيشتر در اين انديشه بودند كه چگونه بايد هر چه زودتر حاكم را انتخاب كنند و كمتر بدين فكر مي كردند كه حكومت چگونه بايد اداره شود. (3) ـ همانگونه كه در ابتداي نوشتار حاضر آمد پس از رحلت پيامبر (ص)، ابوبكر، عمر و عثمان به ترتيب حاكميت مسلمانان را به مركزيت مدينه به عهده گرفتند و در اين ميان علي (ع) و خاندان پيامبر در سكونت بسربرده اند اما پس از گذشت حاكميت خلفاي سه گانه علي (ع) از سوي مردم به خلافت رسيد اگر چه او خود به دليل مشكلات فراوان از حكومت كناره مي گرفت و مي گفت: مرا بگذاريد و اين تعهد را از ديگري بخواهيد. چرا كه حوزه جامعه اسلامي آن روز در زمان خلفاي سه گانه گسترش بسيار يافته بود و پيروزيهاي مكرر از سمت شرق و شمال و غرب نصيب مسلمانان شده بود و مسلمانان به سبب آشنايي با ملل مختلف از جمله ايران و روم و ديدن چگونگي زندگي مردم آن سامان و بدست آوردن غنيمت هاي فراوان به تن آسايي و مال اندوزي خو گرفتند و بسياري از دشمنان پيامبر نيز كه جامعه مسلماني در برداشتند در زمان خلفاي سه گانه حاكميت برخي از ايالتهاي حوزه اسلامي آنروز را در اختيار داشتند پذيرفتن چنين جامعه اي و تغيير آن به زندگي ساده و بي آلايش دوران پيامبر كاري است سخت كه تنها از علي انتظار مي رفت و اين چيزي بود كه ثروتمندان حجاز هرگز آن را نمي خواستند و چون وي در تقسيم بيت المال همه را به يك چشم نگريست و موجودي را به همه يكسان داد رفتار او در نظر مردمي كه ربع قرن با روشي خاصي خو گرفته بودند خوشايند نيامد. (4)

 
HOME
 
 
تماس با ما


Hosted by uCoz